روشاروشا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
روهانروهان، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
رایینرایین، تا این لحظه: 3 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

روشا نوری از بهشت

همه لحظاتم زیباست و گاهی دوست دارم درباره آنها اینجا بنویسم.

خانومی به نام عشق

- مامان عاشق کیه؟ - روشا - عشق مامان کیه؟ - روشا - مامان، بابا عشق کیه؟ خوب بابا عشق منم هست دیگه... - نه فقط من عشق تو باشم - باشه فقط تو عشق منی - ... پس بابا عشق کیه؟ - خوب ... عشق .. من و تو دیگه ما خیلی دوسش داریم - عشق تو نه... من عشق تو باشم تنهایی - باشه.... پس بابا عشق کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ -(قیافه من) ........ - مامان بابا نگفتی عشق کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ - -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- یه بعد از ظهر دلچسب تابستونی از نوع آخر های شهریور رسیدیم خونه ، کارهای روتین رو انجام دادیم و روشا می خواد خمیر بازی کنه و من ...
27 شهريور 1392

مامان جون

دیروز من کلاس داشتم بعد اداره رفتیم خونه مامان جون و اون جا موندی، چقدر رابطه تو و مامانم رو می بینم ذوق می کنم خودت رو براش لوس می کنی و اونم حسابی نازت رو می کشه از موقعی هم که میری خوراکی های جور واجور می خوری تا آخر شب شب هم که می خوایم بیایم خونه بهونه می یاری که نه... همین جا بمونیم راستش منم گاهی دوست دارم چند روز پیش مامانم بمونم ، تازه الان می فهمم یه مادر چقدر می تونه بچه اش رو دوست داشته باشه... تازه الان معنی سخت گیری های زیادش رو درک می کنم کاش ما آدم ها منتظر نباشیم دنیا چیزی بهمون یاد بده ، خودمون دانشجو بشیم و یاد بگیریم می دونی دخترم دوست دارم تو زودتر از این این هارو بفهمی خیلی خیلی زودتر از من گاهی وقتی می خوام ب...
25 شهريور 1392

آخر های هفته

خیلی ذوق آخر هفته ها رو دارم پنج شنبه های مهربون که فقط برای من و تو شده، شاید کمی خودخواهی من باشه اما از اینکه فقط من و تو هستیم خیلی حس خوبی بهم دست می ده ، کل هفته رو برنامه ریزی می کنم چیکار کنیم و کجا بریم که بیشتر با هم باشیم و بیشتر بهت خوش بگذره بیشتر ببینمت و بیشتر با هم خاطره بسازیم اینکه صبح ها با صدای قشنگ تو بیدار بشم بیای تو تختم و دست های کوچولوت رو دور گردنم بندازی و دلت بخواد آروم آروم نوازشت کنم و با اون صدای گرفته اول صبح بلند بلند حرف بزنی   اینکه دوتایی سوار ماشین بشیم و بریم تا با هم باشیم مثل همین دو روز پیش که عصر رفتیم پارک جوانمردان که با دوستای خوبم قرار داشتیم ساینا و پارسا و پارمین هم بودن به ق...
23 شهريور 1392

مشغله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوست دارم هر روز بیام و برات از بودنت از لمس بودنت بنویسم . بنویسم که این روزها خونه ما وقتی تو خوابی چقدر دلگیره و من و بابا تو بیکارهامون و وسط حرفهای زندگی فقط شیرین بازی های تورو برای هم تعریف می کنیم و کیف می کنیم و مدام قربون صدقه ات می ریم. بنویسم از لذت وقت هایی که من خسته روی مبل دراز کشیدم و می یای کنارم دراز می کشی و دست های کوچیکتو دور گردنم می اندازی و می گی شیرین زبون من نخواب من پیش توام بنویسم از نقشه هایی که هر روز هزار بار برای لحظه لحظه با تو بودن می کشم   از اون موقعی که از در مهد می یام بالا یعنی پله هارو دوتا یکی تند تن می یام و تو از ته مهد می دوی بغلم و هی تند تند بوسم می کنی از اون روزی که با هم رفتی...
20 شهريور 1392

بدون عنوان

روز دختر اومد و رفت و من بعد یک روز متوجه شدم   خیلی خیلی ناراحت شدم   می خواستم یه روز متفاوت بشه برای من که یه دختر به بزرگی تمام خوشبختی ها دارم   ... و برای تو که دردونه منی عزیزم   می گن ایام از شما مبارک میشه   ایام می یاد تا از ما آدم ها تبرک پیدا کنه   پس متبرک بادا تمام ایام ما از وجود قشنگ سیندخت خانه
18 شهريور 1392

رشد و هماهنگی مهارت توازن

توازن توازن عبارت است از توانایی فرد در حفظ و بازیابی حالت یا وضع بدن، توازن عنصر اصلی تمامی مهارتهای حرکتی است. توازن بدن در حفظ توازن در ضبط اندامهای حسی معینی است. دستگاه دهلیزی یا مجاری نیم دایره در گوش داخلی به عنوان مرکز توازن عمل می کند.به همین دلیل اجرای تمرین ها خم کردن بدن در جهات و زوایای مختف و حرکات چرخشی برای کودکان توصیه شده است. این تمرین ها موجب می شود که کودکان بیاموزند چگونه استواری بدن خود را بهبود بخشند و در حفظ و بازیابی توازن مهارت یابند. این تمرین ها به کودکان کمک می کند تا آگاهیشان را از وضع بدن خود در فضا هم از طریق دید و هم بدون آن توسعه بخشند.مفهوم توازن به عنوان نقطه مرجع برای آگاهی فضایی از اهمیت بسیار...
10 شهريور 1392

در استانه 34 ماهگی

  - مامان بدو مهمون داریم - کیه دخترم - حمید.... هستی.... شوهرم ...؟؟؟؟؟ - خوب درو واکن بیان - بفرمایید ببخشید خونه مون بهم ریختس این روزهای من و سیندختم پر از مهمون بازی و خاله بازی شده ، با من خاله بازی می کنه و با باباش مهمون بازی. براش چنتا بازی فکری خریدم که خیلی خوبه مخصوصا این مهره ها خیلی چیزهای جالبی هستن باهاش چند مدل بازی میشه انجام داد ، برای هوش انطباقی بچه ها خیلی خوبه من از شهر کتاب گرفتم روش نوشته دو به دو قیمتش هم 3هزار و پانصد تومان ناقابل . این رابطه ها هم جالبه از 1تا 3 داشت که من یک رو فعلا گرفتم البته من طرفدار بازی های خلاق با وسایل دم دست برای بچه ها هستم برای همین ت...
6 شهريور 1392

بیش از حد

همیشه سعی می کنم یادم بمونه زیاده از حد چیزی نباشم و کاری نکنم، زیاده از حد به کسی توصیه ای نکنم زیاده از حد نگران چیزی نباشم ، زیاده از حد همسر فداکاری نباشم و حتی زیاده از حد مادری نکنم.   البته در مورد مادری این زیاده از حد برام معنایی نداشت، یا بهتر بگم مادری برای من اندازه ای نداره که بخوام حد خودم رو بسنجم و نگه دارم ، همیشه فکر می کردم مادری مثل آسمون می مونه که هر چی بالا بری باز هم به آخرش نمی رسی... الان بعد 34ماه مادر بودن چقدر نگران لحظه به لحظه دخترکم هستم ، چقدر بهش توصیه می کنم و اصلا توجه ندارم ذهن کوچکش قادر به درک این همه توصیه و نگرانی هست یا نه ؟   و چون مادری برام اندازه ای نداره نمی دونم با چی خودم ر...
3 شهريور 1392

بدون عنوان

باز زندگی ریتم خودش رو از سر گرفت امروز روشا بعد 40 روز رفت مهد و البته خیلی ذوق داشت و صبح تا بغلش کردم گفت " مامان می خوای منو ببری مهد؟" توی این مدت تصمیم گرفتم یک سری مطالب رو با هاش کار کنم الان داریم اعضای بدن رو کار می کنیم سعی می کنم از روند بازی هامون مطلب بزارم حتما. دختر گلم در آستانه 34 ماهگی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می کردم بزرگ شده  از روی حالات صورتم می فهمه ناراحتم خوشحالم یا عصبانیم، اصلا کاری نمی کنه از روی عمد ناراحت بشم و خدا رو شکر خیلی خیلی عاطفی و با احساسه. هفته قبل هفته خوبی برای ما بود رفتیم شهر کتاب و برای اولین بار دوتایی رفتیم رستوران و کلی با هم ناهار خوردیم و حرف زدیم. از اینکه فعالیت های دوتا...
2 شهريور 1392
1